۱۳۹۴/۰۲/۳۱ - ۱۰:۰۶
«سراج24»بازخوانی می کند/قسمت دوم

مروری بر گزارش اندیشکده«رند» پیرامون ایجاد شبکه های مسلمان میانه رو/از دانشگاهیان و روحانیون تا روزنامه نگاران معتدل

پس از مرور استراتژی هایی که بیشترین تأثیر را در ایجاد مجموعه قوی و معتبر از ارزش های بدیل مخالفان متنفذ و رقبای اساسی در طول جنگ سرد داشته است، به بررسی ساخت فکری، سازمانی و آرمانی جهان اسلام پرداخته ایم.

مروری بر گزارش اندیشکده«رند» پیرامون ایجاد شبکه های مسلمان میانه رو/از دانشگاهیان و روحانیون تا روزنامه نگاران معتدل

در نخستین بخش از این مقاله که روز گذشته منتشر شد، پس از معرفی بنگاه پژوهشی رند و ارایه خلاصه ای از گزارش «ایجاد شبکه های مسلمانان میانه رو» به توصیف شبکه سازی دوره جنگ سرد و نیز بیان تشابه ها و تفاوت ها میان فضای جنگ سرد و جهان اسلام در عصر حاضر پرداخته شد.
اینک ادامه آن را پی می گیرید:


برنامه های آمریکا برای درگیری با جهان اسلام
به دنبال حملات تروریستی 11/9 ، حجم گسترده ای از منابع و توجهات معطوف به امنیت فیزیکی(1) شهروندان آمریکا و سرزمین آن شد. همزمان، با تشخیص این نکته که مبارزه با تروریسم فقط به این نیست که تروریست ها را به دادگاه کشانده و از توانایی های آنها برای اعمال تروریستی کم نماییم، تلاش برای فهم و تشخیص علل ریشه ای تروریسم صورت گرفت. سند استراتژی امنیت ملی(2) منتشر در سپتامبر 2002 مفهوم اصلاح شده ای از امنیت را ارائه می دهد که بر پیامدهای اوضاع داخلی دیگر دولت ها، به ویژه دولت های فاقد دموکراسی، تأکید دارد. این موضوع طی سال های بعد، یعنی از گزارش کمیسیون 11/9 تا دومین سخنرانی افتتاحیه رئیس جمهور بوش، که دراماتیک ترین سخنرانی بود، تقویت گردید.
در میان مجموعه ای از اسناد و سخنرانی های خبرساز، سخنرانی رئیس جمهور با عنوان «برنامه آزادی»(3) را می توان به عنوان «استراتژی اساسی»(4) آمریکا در جنگ جهانی علیه تروریسم دانست. در عین حال، اجماع عمومی بر نحوه شناسایی و کمک به متحدان در «جنگ اندیشه ها» هنوز به وجود نیامده است. به طور مشخص، آمریکا سیاست صریح بالفعل برای کمک به ایجاد شبکه های مسلمانان معتدل ندارد، هرچند فعالیت در راستای ایجاد چنان شبکه ای به عنوان یک محصول فرعی سایر برنامه های مساعدتی آمریکا در حال وقوع است. بنا به پیشنهاد ما، محور این رویکرد، ساخت بنای شبکه های مسلمانان معتدل به عنوان هدف آشکار برنامه های دولت آمریکا است.
ساخت شبکه میانه رو می تواند در سه سطح صورت پذیرد:
1. حمایت از شبکه های موجود
2. شناسایی شبکه های بالقوه و کمک به آغاز و رشد آنها
3. کمک به شرایط بنیادین برای پلورالیسم و تساهل که زمینه مناسب برای رشد این شبکه ها را فراهم می سازد.
 هر چند دولت آمریکا دارای برنامه هایی تاثیرگذار بر دو سطح نخست است، اما اغلب تلاش های آمریکا تا این زمان محدود به سطح سوم بوده است. دلیل عمده آن اولویت های سازمانی و این حقیقت است که در بسیاری از بخش های جهان اسلام تعدادی از شبکه ها یا سازمان های معتدل وجود دارد و آمریکا می تواند با آنها شریک شود. علاوه بر آن، زمانی که آمریکا شکل گیری شبکه های معتدل را ترویج می کند، همزمان می بایست هم با فضاهای سرکوب گر اجتماعی سیاسی و هم با سطح بالائی از آمریکا ستیزی(5) مقابله نماید که بیشتر جهان اسلام را فراگرفته است .
بیشتر تلاش های دولت آمریکا، تلاش هایی است که نگرانی های ما را تشکیل داده و مورد علاقه ما است و شامل مقولاتی پیرامون ترویج دموکراسی(6)، تحولات مدنی اجتماعی و سیاست های عمومی می گردد.
ترویج دموکراسی
ایالات متحده آمریکا از طریق دیپلماسی سنتی وارد گفتگوی دولت با دولت می شود و از مشوق های حرفه ای همچون «تصویر چالش هزاره»(7) بهره می جوید تا از این طریق دولتها به «جوامع دموکراتیک» بپیوندند. آمریکا به صورت عمومی یا خصوصی بر مزایای گزینش ارزش های لیبرال و دموکراتیک مثل تساوی، تساهل، تکثرگرایی، حاکمیت قانون و احترام به حقوق مدنی و بشری تأکید نموده است. همین تأکید بر ارزش های دموکراتیک در ترویج و ارتقای فضای سیاسی و اجتماعی که موجب تسهیل شکل گیری شبکه های معتدل می شود، نقش دارد.

علاوه بر آن، وزارت خارجه(8) و نیز آژانس آمریکا برای توسعه بین المللی(9) متولیان مشخص برای ترویج دموکراسی می باشند. وزارت خارجه و آژانس آمریکا برای توسعه بین المللی به منظور عملی و اجرایی شدن این اهداف سیاسی با سازمان های غیر دولتی (NGO) و بطور مشخص و عمده با موارد زیر قرارداد می بندند:
موقوفه ملی برای دموکراسی(10)(NED، موسسه بین المللی جمهوری خواهان (11) IRI، موسسه ملی دموکراتیک (NDI)(12) ، بنیاد آسیا(13)، مرکز مطالعات اسلام و دموکراسی (14)(CSID).
تمامی موارد فوق سازمان های غیرانتفاعی هستند که دولت آمریکا آنها را تأمین مالی می کند. با وجود اینکه موسسه ابتکار مشارکت خاور میانه (MEPI)(15) تلاش پر جنجالی را از خود نشان داد تا رویکردهای متعارف پیش از 11/9 کنار گذاشته شود، اما برنامه عظیم آمریکا راجع به درگیر شدن با جهان اسلام فاصله بسیاری با این مهم دارد. موسسه ابتکار مشارکت خاورمیانه، برنامه خود را بر اساس چهار اصل موضوعی استوار نموده است: اصلاحات سیاسی، اصلاحات اقتصادی، تعلیم و تربیت و مشارکت زنان در قدرت. از دیگر کارهای این شرکت، حمایت مستقیم از سازمان های غیر دولتی بومی براساس مبانی انعطاف پذیر و خلاقانه بوده است. این شرکت به عنوان دفتر جدید در اداره امور خاور نزدیک وزارت خارجه (NEA)، طراحی شد تا با اتکاء بر سازمان های غیر دولتی آمریکا، به عنوان مقاطعه کاران ابزاری، از دولت قراردادی به رویکرد دولتی تغییر مسیر دهد تا اعتبارات کوچکی را مستقیما در چارچوب آن چهار اصل برای سازمان های غیر دولتی بومی پرداخت نماید.(16)
در سال 2004، آمریکا همراه با همکارانش در گروه هشت قدرت اقتصادی بزرگ (G8) تلاش نمود تا رویکرد چند جانبه ای را با آغاز به کار نمودن شرکت ابتکار خاومیانه گسترده تر و ابتکار شمال آفریقا (BMENA) تزریق نماید. تابستان سال 2006، این شرکت تلاشی را به منظور تکثیر الگوی بنیاد آسیا (Asia Foundation)، که موفق ترین سازمان غیر دولتی در ترویج برنامه هایی برای توسعه نهادهای مدنی اجتماعی است ، و متناسب نمودن آن برای منطقه خاور میانه، آغاز نمود.
توسعه مدنی اجتماعی
ترویج دموکراسی ارتباط تنگاتنگ با توسعه جامعه مدنی دارد. در حقیقت، بسیاری در محافل دانشگاهی و دنیای سیاست، جامعه مدنی را پیش شرط ضروری برای دموکراسی می دانند. جوامع مدنی عموما بر مجموعه ای از نهادها و ارزش هایی دلالت دارد که به عنوان واسطه و رابط مهم میان دولت و افراد، خانواده ها و گروه ها عمل می کنند. این مسئله اهمیت خود را زمانی آشکار می کند که سازمان های مدنی و داوطلبانه اجتماعی (مانند سازمان های غیر دولتی) می توانند در مقابل فشارهای دولت ایستادگی نمایند. در حالی که جامعه مدنی در دموکراسی ها به آسانی رشد می کند، اما رشد و تحول آن در دولت های غیر دموکراتیک و دولت های پیش از دموکراسی هم ممکن است و هم مطلوب.
رشد جامعه مدنی و ساخت شبکه ای، ارتباط تکمیلی با یکدیگر دارند، بدین صورت که از یکسو همدیگر را تقویت نموده و از سوی دیگر به همدیگر وابسته اند. به لحاظ نظری، همزمان با پیدایش جامعه مدنی شبکه های میانه رو ایجاد می گردد، و بالعکس. اما در عمل، تلاش های آمریکا به منظور رشد و تحول جامعه مدنی گسترده تر از برنامه های ترویج دموکراسی است. این تلاش ها علاوه بر تمامی برنامه هایی که به منظور ترویج دموکراسی طراحی شده اند شامل برنامه ها و فرامینی می شود که به خودی خود مستقیما متضمن خود دموکراسی نیستند. اینها شامل برنامه هایی می شود که در راستای ارتقای فرصت اقتصادی، ایجاد رسانه های مستقل و مسئول، حفاظت محیطی، حقوق اقلیت ها و جنسیت ، دسترسی به مراقبت های درمانی و تحصیلات به وجود آمده اند. این رویکرد گسترده، روشی آینده نگرانه و عمیق است که در صدد ایجاد تدریجی دموکراسی و ارزش های لیبرال توسط توده های مردم و از پایین می باشد. این قبیل استراتژی بیانگر چالش های مشخصی در مقابل شیوه معمول دولت آمریکا، به ویژه وزارت خارجه آمریکا است که از قدیم بر درگیری با حکومت ها متمرکز بوده است.
ارتقاء و ترویج دموکراسی و نیز بنای جامعه مدنی با دو مانع اولیه مواجه است: مقاومت فعالانه رژیم های خودکامه و فقدان معیاراندازه گیری اجرایی ملموس. مقاومت حکومت به شکل قوانین ناظر بر ممنوعیت ایجاد سازمان های غیر دولتی، ممنوعیت پذیرش کمک های خارجی یا نظارت سخت بر فعالیت های این سازمان ها بروز می نماید و جدیدا هم به صورت اخراج مقامات (در بحرین) و تعلیق فعالیت های این سازمان ها ( در مصر) تجلی یافته است.
در جبهه دیپلماسی عمومی، وزیر خارجه کاندولیزا رایس درگیر تلاشی گردید تا وزارت خارجه و حکومت آمریکا را به طور کلی وادار به تعقیب «دیپلماسی تبدیلی»(17) نماید که براساس آن، مقامات حکومت آمریکا بجای دیپلماسی عمومی درگیر طراحی دیپلماسی و اجرای آن گردند. اما در داخل حکومت آمریکا، اهداف دیپلماسی عمومی به صورت متغیر باقی ماند. جای تعجب نیست اگر می بینیم که تأثیرات آن بسیار پراکنده بوده و به دشواری می توان آن رااندازه گرفت.
شیوه های غالب برای اجرای دیپلماسی عمومی در جهان اسلام، بهره گیری از رادیو و پخش برنامه های تلویزیونی بوده است که ابتداء رادیو ساوا (Sawa) و شبکه تلویزیونی خاور میانه آمریکا (الحورا) (Al-Hurra) به وجود آمد. در حالی که الحورا، به دلیل ناتوانی آن در به دست آوردن سهم بازار، به شدت مورد انتقاد بود، رادیو ساوا در جلب توجه مخاطبان کاملا موفق بوده است. اما موفقیت در به دست آوردن مخاطب به وضوح و به طور کلی به معنای ورود به «شبکه میانه رو» یا اشکال مشهودتر «ساخت نهاد میانه رو» نیست. به رغم هزینه بالای آن ها (700 میلیون دلار در سال یا ده برابر مبلغ تخصیص داده شده به MEPI)»، اصلا معلوم نیست که رادیو ساوا یا الحورا بتواند تغییر مثبت در نگرش جهان اسلام نسبت به آمریکا ایجاد نماید.
نقشه راه برای ساخت شبکه میانه رو
پس از مرور استراتژی هایی که بیشترین تأثیر را در ایجاد مجموعه قوی و معتبر از ارزش های بدیل مخالفان متنفذ و رقبای اساسی در طول جنگ سرد داشته است، به بررسی ساخت فکری، سازمانی و آرمانی جهان اسلام پرداخته ایم. همزمان، به ارزیابی تلاش های دیپلماتیک عمومی جاری دولت آمریکا برای تغییر شکل دادن گفتگوی سیاسی در خاور میانه اقدام نموده ایم. ما در این پژوهش، مسیر اجرایی را پیشنهاد کرده ایم که در ادامه توصیف می شود.
نخستین گام برای دولت آمریکا و متحدان آن، تصمیم جدی برای ایجاد شبکه های میانه رو و ایجاد ارتباط روشن میان این هدف و استراتژی و برنامه های کلی آمریکا است. اجرای موءثر این استراتژی مستلزم به وجود آوردن ساختار نهادی در داخل دولت آمریکا است تا راهنمایی، حمایت، نظارت و بازبینی مستمر از این تلاش ها نماید. در داخل این ساختار، دولت آمریکا برای اجرای این استراتژی باید تخصص و ظرفیت لازم را به وجود آورد. این استراتژی شامل موارد زیر می شود:
1. توسعه و شدت بخشیدن مستمر مجموعه ای از معیارهایی که میانه روهای واقعی را از فرصت طلبان و افراط گرایانی که در نقاب میانه روها درآمده اند متمایز ساخته، و سکولارهای لیبرال را از سکولارهای خودکامه تفکیک نماید. لازم است دولت آمریکا توانایی بر اتخاذ تصمیم آگاهانه(18) در هر موقعیت را داشته باشد تا براساس قراین تاکتیکی بتواند به افراد بیرون از آن مجموعه و در شرایط خاص نیز کمک نماید.
2. فراهم ساختن پایگاه بین المللی از اطلاعات همکاران (شامل: افراد، گروه ها، سازمان ها، نهادها، احزاب و غیره).
3. ایجاد مکانیزم هایی برای بازبینی، پالایش و نظارت بر برنامه ها، پروژه ها و تصمیم ها. این مکانیزم ها لازم است شامل حلقه بازخوردی(19) باشد که مجالی برای ورودی ها و اصلاحات از سوی شرکایی که عمدتا قابل اعتمادند فراهم نماید.
تلاش در راستای شبکه سازی می تواند ابتداء متمرکز بر هسته مرکزی از همکاران قابل اعتمادی باشد که تمایلات ایدئولوژیکی آنها شناخته شده است و در بیرون فعالیت می کنند (یعنی از روش سازمانهای مخفی و زیرزمینی پیروی می کنند). بمحض اینکه ایدئولوژی هر سازمان جدید مورد نظر بنحو قاطع مورد تائید قرار گرفت ایالات متحده می تواند استقلال محلی آنها را افزایش دهد.
رویکرد ما خواهان تغییرات بنیادین در استراتژی موجود و متقارن آمریکا در درگیری با جهان اسلام است. رویکرد موجود، منطقه مشکل آفرین را منطقه ای شبیه خاور میانه دانسته و برنامه اش را بر اساس آن تدوین می نماید. این منطقه، منطقه ای بسیار وسیع، متنوع، تیره و تار و بیش از اندازه در چنگال بخش های غیر میانه رو گرفتار است از اینرو فرصت رهایی و انقباض را ندارد (همانگونه که در تجربه (MEPI) بازتاب یافته است). بر این اساس این منطقه بیشترین امکانات را با کمترین بازدهی و یا بدون هیچ تاثیری مصرف می نماید. در مقابل، آمریکا باید سیاست جدیدی را تعقیب نماید که نامتقارن(20) و گزینشی(21) باشد. تلاش های آمریکا همانند جنگ سرد می بایست از مرکز ثقل مخالفان دوری نموده و بجای آن، بر همکاران، برنامه ها و مناطقی متمرکز شود که حمایت آمریکا در آنجا احتمال بیشترین تأثیر در جنگ اندیشه ها را دارا باشد.
در خصوص همکاران، شناسایی بخش های اجتماعی که موجب ایجاد بلوک هایی از شبکه پیشنهادی می شود، دارای اهمیت است. مقدم از همه باید به موارد زیر توجه خاص نمود:
1. دانشگاهیان و روشنفکران مسلمان لیبرال و سکولار
2. محققان دینی معتدل جوان
3. فعالان اجتماعی
4. گروه های زنان که برای تساوی جنسی مبارزه می کنند.
5. روزنامه نگاران و نویسندگان معتدل.

آمریکا می بایست افق دید و پایگاه های ورودی را برای این افراد فراهم و تضمین نماید. از باب مثال، مقامات آمریکا باید اطمینان حاصل نمایند که اعضای این گروه ها مشمول سفرهای کنگره می شوند، کاری بکنند که این افراد برای سیاستگذاران بهتر شناخته شوند و کمک نمایند که حمایت ها و امکانات آمریکا به آنان در جهت تلاش برای دیپلماسی عمومی تداوم یابد.
برنامه های کمکی که می بایست حول محور بخش های فوق سامان دهی شوند عبارتند از:
1. تربیت دموکراتیک(22)؛ به ویژه در برنامه هایی که از متون و سنت های اسلامی برای آموزشهای معتبر و نافذ در جهت حمایت از ارزش های دموکراتیک و تکثرگرا استفاده می نماید.
2. رسانه ها؛ حمایت از رسانه های معتدل در مبارزه با سلطه رسانه ای عناصر مسلمان محافظه کار و ضد دموکراسی از اهمیت خاصی برخوردار است.
3. تساوی جنسی(23)؛ مسئله حقوق زنان یک میدان عمده در جنگ اندیشه ها در درون اسلام بوده و حامیان حقوق زن در بسیاری از محافل نامطلوب موءثر هستند. ترویج تساوی جنسی یک مسأله مهم برای هر طرحی در راستای به قدرت رساندن مسلمانان میانه رو است.
4. دفاع سیاسی(24)؛ اسلام گرایان برنامه های سیاسی دارند و از این رو، لازم است که میانه روها وارد دفاع سیاسی شوند. به منظور شکل دهی فضای سیاسی و حقوقی در جهان اسلام، فعالیت های دفاعی از اهمیت زیاد برخوردار است.
در خصوص محور جغرافیایی، پیشنهاد ما تغییر در اولویت ها از خاورمیانه به سوی مناطق دیگری از جهان اسلام است، جایی که آزادی عمل بیشتر در آنجا ممکن است و
فضا برای فعالان و زمینه تاثیر گذاری آنان بازتر بوده و موفقیت آنان محتمل تر و چشمگیرتر می باشد. رویکرد فعلی رویکرد دفاعی و واکنشی است. رویکرد موجود براساس این شناخت بنا شده است که اندیشه های افراطی ریشه در خاور میانه دارد و از آنجا است که به سمت بقیه جهان اسلام منتشر می شود، از جمله توسط مهاجرت و آوارگی مسلمانان به اروپا و شمال آمریکا، این رویکرداندیشه ها و تلاش های افراط گرایان را در خاور میانه شناسائی کرده و در جستجوی مقابله با آنها است. تلاش برای معکوس نمودن روند و مسیر این جریان اندیشه ها ، بیانگر سیاستی به مراتب مناسب تر است. متون مهم متفکران، روشنفکران فعال و پیشگامان مهاجران مسلمان در ترکیه،اندونزی و جاهای دیگر می بایست به عربی ترجمه و بطور وسیعی منتشر گردد. این سیاست بدان معنا نیست که منطقه مهم خاورمیانه را نادیده بگیریم. بلکه بدان معنا است که هدف می بایست یافتن مبنایی برای امید به فرصت ها در جهت پیشرفت باشد، پیشرفتی که به وجود آمدن آن در هر زمانی ممکن باشد.
در حال حاضر «شبکه»ای از میانه روها وجود دارد، اما این شبکه تصادفی و ناکافی است. شبکه سازی افراد و گروه هایی که اعتبار آنان به عنوان میانه روها قاطعانه محرز نشده است، یا شبکه سازی میانه رونماها، نه فقط امکانات را هدر داده، بلکه می تواند نتیجه معکوس دهد. پیشوایان مسلمان(25) دانمارکی که موجب گردیدند جدال برسر کاریکاتورهای پیامبر اسلام بنحو خزنده ای تبدیل به یک شعله و نزاع بین المللی گردد، پیش از آن از میانه روها شمرده شده و از حمایت های دولتی از جمله مسافرت و دیگر فرصت های شبکه ای منتفع می شدند. لیکن بررسی دقیق تر نشان داد که این افراد به هیچ عنوان میانه روهای واقعی نبوده اند.
در حال حاضر، دیپلماسی عمومی در پیچ و خم رسانه ها است و لازم است که توجه جدی تر به اوضاع حاضر شود. رادیو یک واسطه مهم در جنگ سرد بود و دسترسی بهتر به اطلاعات را برای افراد منزوی شده فراهم می آورد. امروزه شهروندان جهان اسلام را شمار زیادی از اطلاعات اغلب نادرست و متعصبانه در خود فروبرده است و محتوا و ارائه آنها به گونه ای است که آنان را در مطالبه فزاینده ای از ارتباط با یکدیگر نگه می دهد. رادیو «ساوا» و «الحورا» نماینده دولت آمریکا دانسته شده و به رغم هزینه بالای آنها، نتوانسته اند در ایجاد نگرش مثبت مسلمانان نسبت به آمریکا موفق باشند. به اعتقاد ما، سرمایه ای که خرج رادیو ساوا و تلویزیون الحورا می شود، بهتر است در جهت حمایت از رسانه های محلی و روزنامه نگارانی خرج شود که به دموکراسی و پلورالیسم وفادار هستند.
ما توصیه می کنیم که برای عملی شدن پیشنهاد ابتکاری ما در این گزارش، کارگاه آموزشی(26) در واشنگتن یا مکان مناسب دیگری، از اجتماع محدودی از گروهی از نمایندگان مسلمانان میانه رو برگزار گردد. کارکرد این کارگاه آن است که آنان بتوانند اطلاعات و حمایت های لازم را برای ابتکار به دست آورده، دستور جلسه و فهرست شرکت کنندگان را برای یک همایش بین المللی به تقلید از همایش آزادی فرهنگی(27) آماده نمایند.
در صورتی که این رویداد با موفقیت انجام پذیرد، در آن صورت می توانیم با یک هسته مرکزی گروهی برای برگزاری همایش بین المللی کار نماییم و این همایش می بایست در مکانی که برای مسلمانان اهمیت نمادین دارد، مثل قرطبه (Cordobal) در اسپانیا برگزار گردد و در نتیجه، یک سازمان منظم برای مبارزه با اسلام گرایی افراطی راه اندازی نماییم.
آینده پژوهی
آینده پژوهی مشتمل بر مجموعه تلاش هایی است که بااستفاده از تجزیه و تحلیل منابع، الگوها و عوامل تغییر و یا ثبات، به تجسم صور مختلف آینده بالقوه پرداخته و برای آن برنامه ریزی می نماید. آینده پژوهی منعکس می کند که چگونه از دل تغییرات (یا تغییر نکردن) «امروز»، واقعیت «فردا» تولد می یابد. آینده پژوهی معادل لغت لاتین«Futures Studg» است. کلمه جمع Futures به این دلیل استفاده شده است که با بهره گیری از طیف وسیعی از متدلوژی ها و بجای تصور «فقط یک آینده»، به گمانه زنی های سیستماتیک و خردورزانه، در مورد نه فقط «یک آینده» بلکه «چندین آینده متصور» مبادرت می شود. موضوعات آینده پژوهی دربرگیرنده گونه های «ممکن» ، «محتمل» و «مطلوب» برای دگرگونی از حال به آینده می باشند. از پیش فرض های آینده پژوهی اذعان به وجود گزینه های متعدد آینده و توجه به آن در برنامه ریزی است. بر این اساس گزینه های زیر در تحلیل و برنامه ریزی لازم است مورد توجه قرار گیرد:
آینده ممکن: هر چیزی اعم از خوب یا بد، محتمل یا بعید، می تواند در آینده رخ دهد.
آینده های محتمل: آنچه به احتمال بسیار زیاد در آینده به وقوع خواهد پیوست (مبتنی بر استمرار روندهای کنونی در آینده).
آینده های مرجّح: آنچه مطلوب ترین و مرجّح ترین رویداد آینده به شمار می رود.
هدف از آینده پژوهی عبارت است :
1. محتمل ساختن آینده های مرجح یا مطلوب است. بدین منظور باید ازآنچه که می خواهیم تحقق یابد می بایست تصویری روشن و شفاف در ذهن داشته باشیم (به ویژه از ارزش هایی که می خواهیم بر جوامع آینده حاکم باشند).
2. توجه به آینده های ممکنی است که علی رغم تردید در وقوعشان، تحقق برخی از آنها اثر بزرگی بر زندگی مردم می گذارد.
سه رویکرد در مطالعه آینده وجود دارد: آینده پژوهی تحلیلی (یا آینده پژوهی اکتشافی)؛ آینده پژوهی تصویرپرداز؛ و آینده پژوهی (هنجاری یا آینده پژوهی مشارکتی).
برخی روش های مورد استفاده در آینده پژوهی عبارتند از : دیده بانی آینده ، دلفی ، تجزیه و تحلیل روندها ، تجزیه و تحلیل پیشران ها ، سناریو پردازی ، چشم انداز سازی ، نقشه راه ، پس نگری ، مدلینگ ، شبیه سازی .
یک مثال ساده برای معرفی رویکردهای مختلف آینده پژوهی
تصور کنید در جایگاه مسوول ناوبری کشتی قرار دارید. هنگامی که مشغول دیده بانی افق مقابل هستید (رصد محیطی)، دو چیز نظر شما را به خود جلب می کند. «یک کوه یخ» و «یک کشتی تدارکاتی» که باید به آن بپیوندید. شما سرعت ها و جهت های محتمل کوه یخ و نیز کشتی تدارکاتی را بررسی می کنید (تجزیه و تحلیل روندها) و اطلاعات حاصله را وارد رایانه کشتی می کنید (مدلینگ). سپس مسیر حرکت را چنان ترسیم می کنید که بجای برخورد با کوه یخ به کشتی تدارکاتی بپیوندید (نقشه راه). در حین انجام تمام این فعالیت ها رویای خوردن غذای مطبوع و دیدار با دوستان قدیمی پس از پیوستن به کشتی تدارکاتی را در سر می پرورانید (چشم انداز سازی). متوجه می شوید که سرعت ها و جهت های کوه یخ و کشتی تدارکاتی ممکن است تغییر کند. لذا شروع به بررسی بر روی گزینه های ممکن در خصوص این تغییرات می کنید تا این اطمینان حاصل شود که بیشترین بخت برای پیوستن به کشتی تدارکاتی وجود داشته باشد (سناریو پردازی). علیرغم تمامی این برنامه ریزی ها، شما میدانید که احتمال وقوع حادثه ای غیر منتظره و برخورد با کوه یخ همچنان وجود دارد. لذا از خدمه کشتی می خواهید که به تمرین تخلیه اظطراری کشتی مبادرت ورزند (Gaming). هنگامی که آنان مشغول به تمرین هستند، شما خود را در موقعیت محتمل ترین وضعیت کشتی تدارکاتی فرض کرده و مراحل رسیدن به این وضعیت نهایی را ترسیم می کنید.
 

اشتراک گذاری
نظرات کاربران
capcha
هفته نامه الکترونیکی
هفته‌نامه الکترونیکی سراج۲۴ - شماره ۲۸۳
آخرین مطالب
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••